امروزه، معماری به یک شکل انعطافپذیر و فردی تبدیل شده یا در حال تبدیل است تا به نیازها و سبکهای زندگی افراد مختلف پاسخ بدهد. با این سازگاری، گونهشناسی مسکونی تغییر کرده و سالنهای پذیرایی به خطر افتادهاند. بسیاری بر این باورند که نیاز به داشتن یک فضای اختصاص یافته به گردهمایی یا فضایی برای آرامش وجود دارد، در حالی که دیگران ادعا میکنند که صرفا هدر دادن پول وفضا است. این بحران یک سوال مهم را ایجاد کرده است: آیا هنوز به سالن پذیرایی نیاز داریم؟ (یا حتی به اتاق نشیمن) در این تمرکز داخلی، به نحوه تحول سالنهای پذیرایی از طی سالها و چگونگی بازآفرینی و ادغام مفهوم “فضای گردهمایی” در معماری مسکونی معاصر خواهیم پرداخت اما آنچه قبل از ادامه قابل ذکر است این است که هر آنچه در ادامه خواهیم خواند در سبک زندگی غربی کمی ملموستر خواهد بود و ممکن است مفاهیم در خانه و خانوادهی ایرانی به وضوح حس نشود مگر در سبک زندگی نسلهای جدید و زوجهای جوان!
آیا هنوز به سالن پذیرایی نیاز داریم؟
گرچه سالنهای پذیرایی و نشیمن هر دو هدف یکسانی را به اشتراک دارند – یک مکان برای گردهمایی – اما بسیاری از کشورها بین سالنهای پذیرایی و نشیمن تفاوت قائلند. سالن پذیرایی به عنوان یک مکان رسمیتر و سطح بالاتر در نظر گرفته میشوند، در حالیکه نشیمن محلی غیررسمیتر برای تفریح و گذراندن وقت با اعضای خانواده هستند. اغلب سالنهای پذیرایی در ورودی یا نزدیک ورودی قرار دارند، در حالی که نشیمن نزدیک به اتاقهای خواب و دیگر فضاهای خصوصی قرار دارند. از نظر طراحی داخلی و دکوراسیون، سالنهای پذیرایی جایی هستند که مالکان خانه اثرات هنری و قطعات مبلمان منحصر به فرد خود را نشان میدهند، به عنوان مقابل نشیمن غیررسمیتر و راحتتر است.
در قرن 17 میلادی، وقتی لوئی 15 فرانسه احساس کرد که سبک زندگی پیشین خود در ورسای بسیار ناخوشایند است، زیرا تنها اتاقهای رسمی داشت و هیچ اتاقی کاملاً برای استراحت وجود نداشت. پادشاه، که به خاطر علاقه به مبلمان و دکوراسیون شناخته میشد، چند اتاق در کاخ را به اتاقهای نشیمن شخصی تبدیل کرد و مفهوم ترکیب زندگی رسمی و غیررسمی را راه انداخت. چند دهه بعد، جهان معماری و طراحی داخلی در سراسر جهان شروع به ایجاد قطعات مبلمان معروف برای این فضاهای خصوصی کرد و مدت کوتاهی پس از انقلاب صنعتی، راحتی در راس اولویتها قرار گرفت. فوراً پس از جنگ جهانی دوم، آمریکاییها که به فضای نشیمن علاقه مند بودند، تصویر زندگی خانوادگی غیررسمی در حومه با یک تلویزیون، مبلمان و سرگرمی را نمایان میکردند. روشن شد که اتاق نشیمن قلب یک خانه مدرن شده است. اما امروزه، قلب یک خانه مدرن به یک فضای باز بزرگی تغییر شکل کرده است که هم اتاق آشپزخانه و نشیمن را ترکیب میکند یا به طور کلی از بین رفته است.
مجلهی اخیر گاردین در مقالهای ادعا میکند که نسل هزاره millennials در واقع “نیاز به داشتن نشیمن را کشتهاند” زیرا در واقع دیگر به آنها نیاز ندارند. این نتیجه تغییرات فرهنگی و سبک زندگی است که در میان نسل هزاره مشاهده شده است. در حالی که برخی از آنها از داشتن خانوادههای بزرگ خودداری میکنند، دیگران دارای شرایط مالی لازم برای خرید خانههای بزرگی که شامل یک فضای گردهمآيي هستند، نیستند. تحقیقات مختلف نشان دادهاند که نسل هزاره بیشتر کار میکنند اما کمتر درآمد دارند، در مقایسه با نیروی کار دهههای 80 و 90؛ “تقریباً دو پنجم از آنها در سن 30 سالگی در حال اجاره مسکونی هستند و تقریباً یک چهارم درآمد خالص خود را برای مسکن صرف میکنند”. به عبارت دیگر، خانههای کوچکتر آن چیزی است که آنها میتوانند تهیه کنند. به علاوه، یکی از دلایل بسیاری دیگر نیازی به سالنهای پذیرایی و اتاق نشیمن نیست این است که در برخی مناطق استودیوهای تازه ساخته شده (تقریباً 40 متر مربع) قیمتهای بالایی دارند و محدودیتهایی در استفاده از زمین دارند، که باعث میشود معماران داخلی اتاقهای غیرضروری را حذف کنند و احتمالاً “اولین چیزی که میرود”، یک فضای تنها برای پذیرایی باشد.
مفهوم فضای گردهمایی از نسلی به نسل دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر باز اقتباس شده است. این امر پاسخی به تغییرات مداوم در سبک زندگی، عادات، هنجارهای فرهنگی و ثبات مالی است. اکثر مردم در حال حاضر به جای تجملات و رویدادهای رسمی، روی راحتی و عملکرد تمرکز میکنند. از نظر تئوری، سالنهای پذیرایی به عنوان یک فضاهای خصوصی برای استراحت و معاشرت ایجاد شده انددر واقع سان پذیرایی حذف شده و فقط نشیمن مانده و در صورت لزوم از اتاق نشیمن برای پذیرایی از مهمان و رویدادهای خاص استفاده میشود. نیروی کار امروزی تماماً در مورد شبکهسازی است، بیشتر وقت خود را به صورت آنلاین میگذرانند، به همین دلیل است که آنها احساس میکنند که حتی داشتن یک اتاق نشیمن اختصاص داده شده تنها مختص به آرامش، با برنامه پرمشغله آنها سازگار نیست. اتاق خواب کافی است در مورد معاشرت، اگر رستورانها یا سایر فضاهای عمومی در فضای باز غیرقابل دسترس هستند، آشپزخانه یا بالکن خانهشان جایگزین ایدهآل خواهد بود.
در چند دهه گذشته، تعداد زیادی از ساکنان شروع به انتخاب پلان باز مشترک اتاق نشیمن و آشپزخانه کردند که همه چیز به هم پیوسته است. بسیاری از معماران داخلی این را به اختصاص اتاق نشیمن کنار آشپزخانه به غذا نسبت میدهند، زیرا پخت و پز به عنوان یکی از موفقترین وسایل برای جلب مردم به هم شناخته میشود و مردم احساس میکنند که در اطراف فضا حرکت میکنند و میزبان مهمانان میشوند. همچنین لازم به ذکر است که پلانهای باز نتیجه “استقلال طراحی” بودند، جایی که ساکنان خانههای خود را به عنوان یک پیشنمونه خالی میخرند یا اجاره میدهند که میتوانند آن را به دلخواه خود طراحی و سازماندهی کنند بدون هیچ اتفاق و فعالیت از پیش تعیین شدهی دائمی برای فضا.