طراحی موفق از نکات ظریف، همدلی و درک ناشی می شود. بهترین راه حل ها به نیازها، هویت ها و علایق کاربر و مکان میپردازد. پاسخ یک طراح باید از این واقعیتهای مختلف مطلع شود. طراحی متقاطع روشی برای طراحی با تفکر در مورد چگونگی تعامل عوامل هویت (جنسیت، نژاد، طبقه و بسیاری موارد دیگر) با یکدیگر است. در درک چگونگی ترکیب این عوامل، میتوانیم زمینه استفاده و اولویتهای هر کاربر را عمیقتر درک کنیم. با مازستا همراه باشید تا جزییاتی از معماری متقاطع و معماری آینده را در اختیارتان قرار دهیم. برای مطالعه مقالات معماری وارد بخش «دنیای معماری» شوید.
تقاطع (Intersectionality) اصطلاحی است که توسط کیمبرلی ویلیامز کرنشاو(Kimberlé Williams Crenshaw) ابداع شده است و تشخیص میدهد که افراد ممکن است با چندین و تداخلی از اشکال تبعیض ساختاری روبرو شوند. با جمعآوری تجارب جوامع مختلف در زمینه فرهنگ، سیاستها و طراحی، میتوان محیطهای مشارکتی و عادلانهتری ایجاد کرد. منابع زیادی برای کمک به هدایت خود در فرآیند موجود هستند. این منابع شامل برقراری ارتباط و مشاوره با گروههای کلیدی از طریق ابزارهایی مانند “راهنمای کاربرد اینترسکشنالیتی”(بین موضوعی) جوانا سیمپسون میشوند، همچنین سیاستها، نمایش، و آموزش جامع. طراحی اشتراکی بر پایه تمایل به یادگیری و خودآزمایی از تعصبات شخصی طراح استوار است.
دفتر نوآوری سیاسی مستقر در نیویورک و مادرید در طراحی یک مدرسه از رویکرد متقاطع پیروی کردهاست. در طراحی این مدرسه که از اولین نمونههای طراحی با رویکرد متقاطع وقرار است نمونهایی تجربی از این رویکرد باشد، آنها زندگی روزمره دانشآموزان را در نظر گرفتند تا بتوانند از ابعاد مختلف به نیازهای آنها پاسخ دهند. آندره ژاک بنیانگذار این دفتر میگوید: ما همچنین در حال طراحی ویلایی در یکی از جزایر بیرونی نزدیک کورپوس کریستی، تگزاس هستیم. پیشنهاد ما راه حل هایی را در سطوح مختلف ارائه میدهد. این ویلا از یک طرف نیازهای این خاونوادهی مستقر در دالاس را در تعطیلات برطرف میکند و از سوی دیگر، باران تازه را برای آبیاری حرا اطراف جمع آوری می کند – یک خط دفاعی مهم که می تواند با فرسایش و بالا آمدن سطح دریا مبارزه کند. خانه به نیازهای این خانوادهی مستقر در دالاس به خوبی پاسخ میدهد و مامن امن و آرامی برای آنهاست و در عین حال بقای محیط اطراف خود را تضمین کند. چیزی که ما در عمل خود متوجه می شویم این است که معماری باید به طور همزمان به واقعیت های مختلف یک پاسخ حامع و واحد بدهد. آندره ژاک هم چنین افزود یک طرح خوب قطعا توانایی پرداختن به عناصر و دیدگاههای اغلب متفاوت را دارد.
معماری میتواند یا به بیان بهتر و دقیقتر باید دیدگاهها، شرایط مادی و مقیاسهای مختلف را به عنوان فرآیندی که با تعدد تعریف میشود بیان کند. معماری ذاتا رشتهایی منزوی نیست و در زمینههای مختلف با رشتههای دیگر در تعامل است. معماری همان اندازه که به جنبههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توجه دارد، که به جنبههای کاربردی و زیبایی شناسی. معماران با پرداختن به مسائل عدالت اجتماعی و زیست محیطی از طریق یک دریچه متقاطع، شروع به تجسم مجدد نه تنها رشته، بلکه آرایش آن و افرادی که در خدمت آن هستند، میکنند. برای متحول کردن معماری، طراحی متقاطع راهی را ارائه میدهد که در آن طراحان میتوانند شروع به مقابله با امتیاز و قدرت خود کنند. به نوبه خود، آنها میتوانند بهتر به کاربران و جوامع خدمت کنند.